کم گفتی آره خیلیم کم گفتی..مثلن نگفتی ادم منصفی نیستی..داری یه طوری رفتار میکنی توپو بندازی زمین من خودتو قهرمان و یه ادم کاملن معصوم تو این قضیه جلوه بدی اما تو همه ی حقیقتو نمیگی..خودتم خوب میدونی..من خاستم تو این یه مورد سکوت کنم اما انگار تو خیلی داری روش مانور میدی..الانم  کامنتاتو خودت بخونی متوجه میشی تمام حقیقتو نمیگی..از یه طرف میگی فک میکردم اگه بتونم انتخاب کنم بخودم میگفتم شاید انتخاب دیگه ای داشته باشم از یه طرف میگی من همیشه میگفتم بدرد هم نمیخوریم تو بودی میگفتی حرف بشکن نزن..اره من میگفتم حرف بشکن نزن اما این فقط تا یه مقطعی بود از یه مقطع ب بعد تو هم حال و هوای اومدن داشتی..نگو نه که باورم نمیشه ک نمیشه از حقیقت فرار کرد..یکیش همین تصویر زیر..اینو گذاشتم تا از خودت قهرمان نسازی..پس همه کاسه کوزه ها رو سر من نشکن..وقتی اینطوری خیلی راحت برای تبرئه کردن خودت دروغ میگی یعنی حتی حاضر نیستی به این احساس احترام بذاری..انگار ک مسابقه محکومیت گذاشته هی یه چیزی میگه درحالیکه اصن حرف من اینا نیست..والله قسم اصن حرف من اینا نیست..مگه عشق زورکی میشه..بقولت خودت کار قلبه..من انقد خودمو بی ارزش نمیدونم که از یه نفر گدایی عشق کنم حتی اگه اون تو باشی..همه ی حرف من نوع رفتارت بود..این بود ک منو ناراحت کرد..الانو نمیگم همون اوایل روزای رفتنتو میگم..نمیدونم بعد این همه پست تو این چند روز چرا متوجه منظورم نمیشی..یا من خوب نمیرسونم یا تو خودتو زدی ب نفهمیدن..کی حرف از دوست داشته شدن زدم ک دم ب دقیقه میای میگی من ال میگفتم من بل میگفتم..خیلی سخته بفهمی ک کل حرف من اینه میتونستی مودبانه برخورد کنی و بری؟این فهمیدنش خیلی سخته؟میتونستی خیلی مودبانه بری..خیلی با ادب بگی من برای احساست احترام قائلم..عشقتو فهمیدم..چون تو خودت عشقو میفهمی میگم من علاقم به کس دیگه ایه..ممنون میشم درک کنی..

میبینی اینم رفتنه..رفتنه تو هم رفتنه..مثل بالا میرفتی بهتر نبود بنظرت؟؟ خداییش بهتر نبود؟؟این کل حرف من بود ک تو یامتوجه نشدی یا نخاستی متوجه بشی..تخلیه کردنیم وجود نداره میای میگی خودتو خالی کن..تند صحبت کردم تا بفهمی..وگرنه من مثل تو نیستم انصاف نداشته باشم دروغ بگم به نفع خودم عمل کنم..تو زمونه ای ک ادماش یه روز بعد کات میرن با یکی دیگه من هفت سال تو بود و نبودت وفادارت موندم..خیلی از جاها از خودم برات گذشتم..به جان همون اقا سامیار عزیز چنین پسری شایسته چنین رفتاری نبود:-( حرف دیگه از اینا گذشته..جیگرمو اتیش گرفته..میفهمی هر ثانیه هر صبح موقع بیدار شدن هر شب موقع خابیدن طول روز اتیشه اتیشه..فقط بخاطر رفتار زشتت بخاطر همین تا روزی ک زنده ام نمیبخشمت..طلب بخشش تو از من مثل اینه من ازت بخام منو دوست داشته باشی میفهمی همین اندازه محاله اما بخاطر همه ی روزایی ک خوب بودی و تو شهر غریب تنهام نذاشتی و احساس کردم تنها نیستم ازت ممنونم..بخاطر عشق..بخاطر اینکه باعث شدی چنین حس نابیو تجربه کنم ممنونم ازت..بخاطر همه روزایی ک خنده به لبم اوردی حتی بخاطر عشقت گریه کردمم ممنونم ازت..ب خدا میسپارمت..ارزو میکنم همیشه لبت خندون باشه و روزی ب هرچی ک میخای برسی و حتی ماشین مورد علاقه ت هم زیر پات باشه..بهترین ها رو از خدا برات میخام و همواره برای سلامتیت دعا میکنم..در زمینه کاری و درسی طبق همون قرار قبلی هر موقع مسیله ای بود بگو..قبلن احساسی بود الان کاملن انسانی..بعد از 7 سالو و 4 ماهو و 5 روز دیگه ارزویی بنام مینا اکبری وحود نداره..بدرود شاهدخت سرزمین ابدیت..روزی تو یه جاودانگی عمیق من همه ی غمهای زندگیمو باهات تسویه میکنم